یکی از مباحث اختلافی در حوزه تفسیر و علوم قرآنی، معنای «تأویل» و چیستی آن است. در این نوشتار برآنیم تا تعریفی روشن و متقن از تأویل ارائه نمائیم که فاقد اشکالات وارد بر سایر نظریات و پاسخگوی ابهامات مطرح در این باب باشد. بدین منظور ابتدا به بررسی معنای لغوی واژهی «تأویل» پرداخته و با تأمل در معانی مختلفی که در کتب لغت برای این واژه گزارش شده است، اثبات نمودهایم که «تأویل» یک معنای حقیقی بیشتر ندارد که گاهی به صورت وصفی به کار میرود و در این صورت عبارت است از: «حقیقت و باطن شیء و مراد و مقصود و هدف از آن، که شیء از آن سرچشمه گرفته و به نحوی آیه و نشانه و حامل آن است» و گاهی به صورت مصدری به کار میرود که در این صورت عبارت است از: «بازگرداندن شیء به آن حقیقت و باطن». این معنای واحد، جامع تمامی معانی دیگر «تأویل» بوده و این واژه در تمامی موارد استعمال یا در همین معنای جامع به کار رفته است و یا به واسطه وجود قرینهای در لوازم یا آثار یا مصادیق این معنای جامع به کار رفته است. سپس با بررسی موارد استعمال «تأویل» در قرآن مجید، اثبات نمودهایم که این واژه در تمامی موارد استعمالش در کتاب الهی نیز در همان معنای جامع به کار رفته و بر معنایی بیش از این دلالت نمیکند و بر این ادعا شواهدی از آیات ارائه نمودهایم؛ سپس دیدگاههای مختلف در مورد چیستی و ماهیت تأویل قرآن کریم را بررسی نموده و در نهایت با الهام از آیات قرآن مجید و روایات اهل بیت عصمتD و برخی براهین فلسفی، اشارهای اجمالی به چیستی و ماهیت تأویل و حقیقت قرآن مجید نمودهایم. بر این اساس، روش مورد استفاده در این نوشتار تلفیقی از معناشناسی و روش برهانی، فلسفی است.